|
بهترین وکاملترین وبلاگ برید بگردید ......بعد نظر بدید درباره وبلاگ  سلام.......به وبلاگ من خوش اومدی.......تعارف نکنید بفرمایید تو دم در بده.....وبلاگم چطوره؟؟بده؟؟ خوبه؟؟...آیا شما از این وبلاگ انتقاد دارید؟؟یا واسش پیشنهاد دارید؟؟ .....آیا وبلاگ مشکل داره یا آیا لینکی خرابه؟؟...........خلاصه این که اگه چیزی به ذهنتون رسید که به پیشرفت وبلاگ کمک می کنه به من بگید تا این وبلاگ کامل تر بشه......................................با تشکر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان جمعه 2 تير 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : سعید
-زن : عزيزم امروز دومین سالگرد ازدواج ماست. دوست داري چکار کنيم؟
-چرا زن و شوهر در هنگام عقد دست يکديگر رو مي گيرن؟
-مرد : راهي براي زندگي طولاني وجود داره؟
-در خواب دیدم ۷ دختر لاغر ، ۷ پسر چاق را خوردند !
-اس ام اس یک پسر ایرانی:
-وصیت نامه یه پنگوئن به پسرش:
پسرم…من این رو در حال فرار از دست یه شیر دریایی مینویسم. … فقط این رو بدون: اگه طبیعت تو رو انداخته وسط قطب جنوب، و هم زمان خشتکت رو تا این حد پایین قرار داده که نتونی بدوی، و تنها وسیله ی دفاعیت رو دوتا بال قرار داده که روی هم مساحتشون اندازه یه دمپایی نمیشه، بدون که طبیعت میخواد چیزی رو بهت بگه… میخواد اینو بگه که تو فقط یه منبع غذایی هستی! -تا حالا دقت کردین یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی… . همه ی وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی
-اینجا ایران است یعنی: ببخشید پرواز ۱۷:۴۵ چه ساعتی میشینه؟ ببخشید اتوبوس ۹:۳۰ ساعت چند حرکت میکنه ؟ ببخشید کارت شارژ دو تومنی دارین ؟ چنده !؟
-مردها مثل « سیمان » هستند. وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی
-با سلام خدمت عمو زنجیر باف
یه گله ازت داشتم، شما که زحمت کشیدی و زنجیر منو بافتی آخه مرض داشتی اونو پشت کوه انداختی !؟ -توی رستوران، لیوان رو بر عکس گذاشته بودند روی میز
حیف نون می‌ره می‌نشینه سر میز، میگه: “این چه لیوانیه که سر نداره؟!” بر عکسش میکنه، میگه: “چه جالب! ته هم نداره!” -سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود، امسال شده ۶۰ لیتر بنزین، سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!
-پرواز شماره ۱۴۴ تهران مشهد سالم به زمین نشست !
مسئولین در حال برسی علت این حادثه هستند ! -با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان معلممون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم.میگه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن
 - تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد می کنیم و پولامونو می ذاریم اونجا، ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکارها رو هم زنجیر کرده!
-من هرگز یک اشتباه رو دو بار تکرار نمیکنم !
قشنگ یه ۶ … ۷ بار تکرار میکنم که مطمئن شم ! -غضنفر پدرش مریض میشه ، زنگ میزنن آمبولانس میاد خانوادگی سواره آمبولانس میشن !
دکتره میگه : مریض کیه ؟ غضنفر میگه : پشت سرمون دارن با نیسان میارنش ! -دیشب به قلبم گفتم :
شب ها خواب به چشم من نمی آید … قلبم گفت : از بس که بعد از ظهرا می خوابی !!! بیخود ادای عاشقا رو در نیار !!! -عضنفر با حیف نون نشسته بودن
غضنفر : دو دوتا ؟ حیف نون : شش تا غضنفر کمی فکر میکنه و میگه : اهان از اون راه رفتی ! -پروانه اگر سوخت به جهنم … !
می خواست دور شمع قرتی بازی در نیاره خاک بر سر … -طرف زنگ زده میگه کجایی؟
میگم تو چمران گیر کردم. میگه بزرگراه چمران؟ پـَـــ نــه پـَـــ خونه آقامصطفی شام دعوتیم گیردادن نمیزارن بیایم !! -یه آدمایی هستن که زنگ میزنن رو خط ثابت خونه بعد می پرسن کجایی ؟
به روح اعتقاد دارن اینااا ؟؟؟ -غضنفر حیف نون رو تو خیابون میبینه که یه کیسه رو دوشش میبره ، میپرسه :
چی تو کیست داری ؟ حیف نون : مرغه ، میبرم خونه ! اگه بگم چند تا مرغ تو کیسه داری یکیشونو بهم میدی ؟ حیف نون : تو بگو ، اصلا جفتشونو میدم بهت ! خوب اممممممممم ، پنج تا ؟
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پيوندها
|
|||
 |
تبادل
لینک هوشمند
